تفاوت کابل ها در تولید و دسته بندی متأثر از تفاوت در نوع کاربرد آنهاست. این تفاوت ها موجب تقسیم بندی کابل ها به گروه های مختلف می گردد. یکی از مهم ترین گروه های موجود، گروه کابل های کنترل و ابزار دقیق هستند. دلیل نامگذاری کابل های ابزار دقیق به کاربرد آنها در ارتباط برخی تجهیزات به نام ابزار دقیق برمی گردد.
از جمله کاربردهای كابل های ابزار دقيق ارسال و دريافت سيگنال های ديجيتال و آنالوگ، استفاده در تجهیزات اتوماسیون اداری، PLC ، اتاق های کنترل دستگاه های صنعتی، سیستم های انتقال داده در پالایشگاه ها، صنایع پتروشیمی، ایستگاه های تقویت و تقلیل فشار گاز، نیروگاه ها و واحدهای تولید و توزیع برق اشاره نمود. لازم به یادآوری است که این کابل ها برای ارتباط مستقیم با منابعی مانند برق شهر که امپدانس پایین دارند مناسب نیستند.
کابل های ابزار دقیق که هم در فضای باز و هم به صورت مدفون در زمین بکار می روند با توجه به نوع تجهیز و شرایط محیطی مورد استفاده، با ساختارهای متفاوت قابل تولید هستند. این کابل ها غالباً از استرند دسته های چندتایی به هم، به دست می آیند که خود این دسته ها نیز از تابیده شدن رشته ها با همدیگر به صورت دو رشته ای (زوج)، سه رشته ای یا چهار رشته ای و با طول تاب های متفاوت تشکیل می شوند. تعداد دسته ها، سطح مقطع، کلاس هادی، ساده یا قلع اندود بودن هادی، اسکرین یا شیلد، زره، روکش سرب، جنس عایق و روکش و … همگی از مواردی هستند که با توجه به کاربرد کابل در طراحی در نظر گرفته می شوند تا در نهایت بهترین کارآیی برای مصرف کننده ایجاد شود.
در کابل های ابزار دقیق هر دسته رشته می تواند دارای اسکرین جداگانه باشد. این لایه تا حد زیادی باعث کاهش همشنوایی مابین دسته ها می شود. همچنین کابل می تواند دارای اسکرین نهایی نیز باشد که کابل را در مقابل میدان های الکترومغناطيسی خارجی محافظت می کند. معمولاً اطلاعاتی که در این کابل ها منتقل می شوند نسبت به نویزهای محیط و میدان های الکترومغناطیسی حاصل از سایر وسایل الکترونیکی بسیار حساس بوده و تأثیرپذیرند. لذا برای حذف اثر میدان ها و نویز های موجود و نیز برای حفظ و جابجایی کامل و صحیح سیگنال ها، معمولاً این نوع کابل ها را مجهز به اسکرین یا شیلد فلزی می کنند.
در صورتی که کابل در محل هایی استفاده شود که امکان وارد شدن صدمات مکانیکی بر آن وجود دارد معمولاً از زره در ساختار داخلی استفاده می شود. اگر کابل در محیط های حاوی هیدروکربن ها، حلال ها، روغن، نفت و مواد خورنده استفاده گردد، حتماً باید دارای روکش سرب در ساختارش باشد. در ساختار جایگزین از روکش چند لایه شامل نوار آلومینیوم کوپلیمر، روکش پلی اتیلن و لایه نازکی از پلی آمید نیز استفاده می شود که آسیب بسیار کمتری به محیط زیست و کاربران وارد می کند.
تولید این کابل ها براساس دو استاندارد BS/EN 50288 و استاندارد IEC 60092 صورت می گیرد. این استانداردها بیانگر مشخصات و خصوصیات ابعادی، الکتریکی، مکانیکی و حرارتی برای تولید و آزمون محصول هستند. از هر دو استاندارد می توان هم در تولید کابل های ابزاردقیق و هم در تولید کابل های کنترل استفاده کرد. استاندارد IEC عمدتاً برای تولید کابل های مورد مصرف شناورها و تجهیزات فراساحلی است.
نگاهی کلی به دو استاندارد وجود شباهت ها و تفاوت هایی را نشان می دهد:
- حداکثر ولتاژ نسبی در استاندارد BS برابر با 90، 300 و 500 ولت A.C . و در استاندارد IEC برابر با ولتاژ (300) 150/250 ولت A.C برای نصب ثابت است.
- کلاس هادی در استاندارد BS شامل مفتولی، نیمه افشان و افشان (کلاس 1، 2 و 5) در حالی که در استاندارد IEC فقط شامل نیمه افشان و افشان (کلاس 2 و 5) بوده. جنس هادی در هر دو استاندارد می تواند مس یا مس قلع اندود باشد.
- سطح مقطع مجاز کابل ها در هر دو استاندارد از سایز 0.5 تا 2.5 میلیمتر مربع بوده و سایزهای ترجیحی در استاندارد IEC دو سایز 0.75 و 1.5 میلیمتر مربع است.
- جنس عایق در استاندارد BS می تواند یکی از مواد ، PVC ،PE، HFFR ، XLPE یا P.P و در استاندارد IEC می تواند یکی از مواد PVC/A ،EPR ، XLPE (و برخی مشتقات دو ماده آخر) انتخاب شود.
- برای ضخامت عایق در استاندارد BS عدد دقیقی تعیین نشده و فقط به ذکر حداقل ضخامت نقطه ای اکتفا شده است، در حالی که در استاندارد IEC بسته به نوع مواد مورد استفاده می توان عدد دقیقی برای ضخامت عایق یافت. نکته جالب توجه این است که ضخامت عایق در استاندارد BS ارتباطی با جنس عایق نداشته و کلیه مواد دارای ضخامت یکسان هستند. بنابراین قابل انتظار است که فقط وزن مواد عایق در کابل های این استاندارد متفاوت باشد. در تولید عایق بسیار مهم است که تولید یکنواخت باشد، زیرا یکنواخت بودن ضخامت عایق (سنتر خوب داشتن عایق) برای کاهش نامتعادلی خازنی شرط اساسی است. همچنین به دلیل اینکه در این کابل ها مشخصات اهمی، خازنی – سلفی و L/R اهمیت فراوانی دارند توجه به مشخصات عایق اهمیت ویژه ای دارد.
- تعداد رشته سیم های هر دسته رشته در هر دو استاندارد می توانند زوج، سه رشته ای یا چهار رشته ای باشند. سطح مقطع های سایز پایین در استاندارد BS دارای طول تاب رشته های بهم تابیده کمتری بوده و اصطلاحاً جمع تر هستند.
- در هر دو استاندارد، دسته رشته ها می توانند دارای اسکرین مجزا باشند. در استاندارد BS اسکرین مجزا می تواند به صورت بافت مسی یا مس قلع اندود (با درصد پوشش %60)، نوار (با اورلپ حداقل 20 %) و یا ترکیبی از هر دو (با درصد پوشش 30 %) باشد. قطر نامی رشته های بافت بسته به قطر زیر بافت می تواند 0.1، 0.15، 0.2، 0.3 یا 0.4 میلی متر باشد. اسکرین مجزا در استاندارد IEC فقط می تواند بصورت بافت با درصد پوشش 3/ 57 % و یا نوار با اورلپ (همپوشانی حداقل 25 %) باشد. قطر نامی رشته های بافت فقط می تواند در دو سایز 0.15 یا 0.2 میلی متر بسته به قطر زیر بافت باشد.
- سیم ارت بکار رفته در استاندارد BS فقط می تواند دارای سطح مقطع 0.5 میلیمتر مربع و مس قلع اندود بصورت نیمه افشان باشد در حالی که در استاندارد IEC سطح مقطع رشته سیم ارت برابر با سطح مقطع هادی اصلی، مس یا مس قلع اندود و به صورت نیمه افشان است. در این استاندارد یک لایه پلی استر نیز با حداقل اورلپ 20 % بر روی اسکرین در هر دسته قرار می گیرد. این موضوع با توجه به اینکه معمولاً هر یک از المانهای زوج، تریپل یا کواد بطور جداگانه ارت می شوند دارای اهمیت ویژه ای است.
- ضخامت فیلر در هر دو استاندارد مقادیر مشخصی داشته و بسته به قطر زیر آن از جداول مربوطه تعیین می گردد. در صورت نیاز به استفاده از بدینگ یا روکش میانی، فرمول های مربوطه استفاده می شود. باید دقت نمود که لازم است از قطرهای فرضی در محاسبات اولیه و در فرمول ها استفاده نمود. ذکر این نکته قابل توجه است که در استاندارد IEC از دو عبارت پوشش میانی (فیلر) و روکش میانی استفاده شده است. تفاوت این دو فقط در جنس مواد بکار رفته است.
- پوشش فلزی برای محافظت از کابل در استاندارد BS از جنس فولاد گالوانیزه به صورت مفتولی یا نواری است. نوع مفتولی نیز می تواند به صورت بافت یا مفتول گرد/تخت استفاده گردد. در صورت استفاده از بافت، مفتول ها دارای قطرهای نامی 0.3 یا 0.4 میلیمتر با درصد پوشش 57 % و در صورت استفاده از مفتول دارای قطرهای نامی از 0.9 تا 3.15 میلی متر است. در صورت استفاده از نوار، ضخامت نامی نوارها 0.2 ، 0.5 یا 0.8 میلیمتر خواهد بود. قطر/ضخامت مورد استفاده بستگی به قطر فرضی زیر پوشش فلزی دارد. پوشش فلزی در استاندارد IEC بصورت بافت از جنس مس، مس قلع اندود، آلیاژ آلومینیوم یا فولاد گالوانیزه است. قطر نامی این رشته با توجه قطر فرضی زیر بافت می تواند 0.2 ، 0.3 یا 0.4 میلیمتر باشد.
- ضخامت روکش سرب و روکش نهایی کابل نیز با توجه به ساختار داخلی کابل از فرمول های موجود در استانداردها به دست می آید.
منبع: لیلا سرخوش، کابل های ابزار دقیق: تولید، نشریه داخلی صنعت سیم و کابل، شماره 65 زمستان 1395